دردیعنی
امشبم مثل شبای ذیگه روتختت درازبکشی
اهنگ بزاری وبازم فکرکنی به حرفایی که باهم میزدیم
به اینکه خیلی همراهم بودی
به اینکه حتی نگاهش برات یه دنیا ارزش داره
به اینکه چقدرباهم دعواکردیم واشتی کردیم
به اینکه کلی حرف توی دلت میمونه ونمیتونی بهش بگی
به اینکه.....
لعنت به اینکه ها....
ومثل همیشه چشمات بایدتقاص پس بدن
تنها بودن قدرت می خواهد
و این قدرت را کسی به من داد که روزی می گفت :
تنهایت نمی گذارم !
دلم ﺗﺼﺎﺩﻑ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ . . .
ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪﺁﻣﺒﻮﻻﻧﺲ . . .
ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﻣﯽ ﺯﻧﻪ ﮐﻨﺎﺭﺑﺮﻭﯾﺪ ، ﮐﻨﺎﺭبرﻭﯾﺪ . . .
ﺻﻮﺭﺕ ﺧﻮﻧﯿﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﺍﻧﻨﺪ . . .
ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺭﻭﯼ ﮔﺮﺩﻧﻢ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ . . .
ﻧﺒﻀﺶ ﺿﻌﯿﻒ ﺍﺳﺖ . . .
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ . . .
ﻧﺒﻀﺶ ﻧﻤﯿﺰﻧﺪ . . .
ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ . . .
ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺍﯼ ﺳﻔﯿﺪ ﺭﻭﯼ ﺟﺴﻤﻢ ﻣﯿﮑﺸﻨﺪ ﻭ ﺗﻤﺎﺍﺍﺍﻡ !
من ک ب آرزوهایم نرسیدم بگذار برسند ب آرزویشان آنان ک نبودنم را از خدا طلب کردند !
خدا جونم...........
مى دونم خیلى گناه دارم...ولى.....گناه دارم...!!!!!!!تنهام نذاریا......
مگر بودن و اندکی صبر برای من....
خواسته زیادی بود که مرا این گونه تنها گذاشتی..
دیوانه ام می کند..
فکر اینکه
زنده زنده نیمی از من را از من جدا کنند...
لطفا...
تا زنده ام بمان..
یعقوب یادم داده است ،
دلبرت وقتی کنارت نیست ،
کور بودن بهتر است...
توی عالم رفاقت ما غم و شادی هم باهم رفیق بودن توکه رفتی شادی شد رفیق تو
غم شد رفیق
من میخوام بهت بگم باختی چون میدونم شادی گاهی تنهات میذاره
اما غم یه لحظه هم تنهام
نمیذاره ...
حلالم کن اگر دوری اگر دورم ، اگر با گریه می خندم
حلالم کن که مجبورم نگو عادت کنم بی تو که می دونی نمی تونم
که می دونی نفسهامو به دیدار تو مدیونم
ادمک اخر دنیاست بخند
ادمک مرگ همین جاست بخند
دست خطی که تو را عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
ادمک خر نشوی گریه کنی
کل دنیا سرابست بخند
ان خدایی که تورا عاشق کرد
به خدا مثل تو تنهاست بخند
