یـــه وقــتـایــی بـــه جـایــی مــیـرسـی کـــه خـــسـتـگــیـت"دَر " نـمـیـشــه ؛" درد " مـیـشــه....!!!
تنهایی
تنهایی
بایگانی
- مرداد ۱۳۹۳ (۱۰)
- تیر ۱۳۹۳ (۴۰)
- خرداد ۱۳۹۳ (۴۰)
آخرین مطالب
- ۹۳/۰۵/۰۶تنهایی0088
- ۹۳/۰۵/۰۶تنهایی0087
- ۹۳/۰۵/۰۶تنهایی 0086
- ۹۳/۰۵/۰۶تنهایی شینا جون 2
- ۹۳/۰۵/۰۶تنهایی شینا جون1
- ۹۳/۰۵/۰۶تنهایی0085
- ۹۳/۰۵/۰۶تنهایی0084
- ۹۳/۰۵/۰۶تنهایی0083
- ۹۳/۰۵/۰۶تنهایی0082
- ۹۳/۰۵/۰۶تنهایی0081
نویسندگان
یـکـی بـود
اون بـکی هـم بـود
از بـدشـانـسـی یـکی دیگه هم یـواشکی بود!!
همیشه یه خاطراتی هست که آدم وقتی یادش میوفته میگه
:من چه ساده بودما !!!
ههههع
منو باش !!!
میخواستم با خداحافظی کردنم تهدیدت کنم !!!نمیدونستم با این کار خوشحالت میکنم!!!
همه میگویند 13 عددی نحس است...
اما من میگویم عامل نحسی 1 و 3 هستند نه 13
عشقهای امروزی یا 1 طرفه اند یا 3 طرفه!!!
شمارشو که می بینی دلت میریزه
خوشحال نباش ...
شاید زنگ زده فقط آهنگ پیشوازت رو گوش کنه
آدما تا این حد نامردن.....!!!
خدا را دوست دارم!!!
.
.
حافظ را هم دوست دارم!!!
.
.
ولی خداحافظ را نه...
سـختـه
بـه جـایی بـرسی کـه دیـگه
نـه هیـچ اومـدنی آرومـت کنـه ،
نـه هیـچ رفتنی نابودت
بـــــــــــــا اعصاب من بــــــــــــــــازی نکن بخـــــــــــــــوام باهات بــــــــــــــــازی کنـــــــــــم شهـــــــــــــــربــــــازی میشـــــــــــــی!!!
یه شب با دوستم رفته بودم رستوان,روبروی تخت ما یه دختر پسر نشسته بودن که
پسره پشتش به تخت ما بود،معلوم بود مخاطب خاصشه،اتفاقی چشمم به چشم دختره
افتاد,قشنگ معلوم بود پسره عاشقه دخترست،دختره شروع کرد به آمار دادن،سرمو
انداختم پایین,دفعه بعدی تحریک شدم با هم نگاه بازی کردیم...خلاصه یه کاغذ
برداشتمو به دختره علامت دادم،با نگاهش قبول کرد،بلند شدن،پسره جلو رفت که
حساب کنه دختره به تخته ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت،براش نوشته
بودم
.
.
.
.
خیــــــلی پَستی,حیفه این پسر!!!